قرار است در مورد نقش حرفه حسابداری در مورد دو مفهوم شفافیت و فساد صحبت کنم. میتوانیم با رویکرد آرمانی صحبت کنیم و یا این که واقع گرایانه. طبعا بسیاری از کسانی که مخاطب این سئوال شما هستند با رویکرد آرمانی به این سئوال پاسخ میدهند ولی من میخواهم به شکلی عملگرا در این مورد صحبت کنم. رابطه شفافیت با فساد یک رابطه معکوس است؛ بدین معنی که شفافیت بیشتر منتج به فساد کمتر است و فساد بیشتر نتیجه شفافیت کمتر. پس با دانستن یکی از این دو مؤلفه، میتوانیم وضعیت دیگری را دریابیم.
قرار است در مورد نقش حرفه حسابداری در مورد دو مفهوم شفافیت و فساد صحبت کنم. میتوانیم با رویکرد آرمانی صحبت کنیم و یا این که واقع گرایانه. طبعا بسیاری از کسانی که مخاطب این سئوال شما هستند با رویکرد آرمانی به این سئوال پاسخ میدهند ولی من میخواهم به شکلی عملگرا در این مورد صحبت کنم. رابطه شفافیت با فساد یک رابطه معکوس است؛ بدین معنی که شفافیت بیشتر منتج به فساد کمتر است و فساد بیشتر نتیجه شفافیت کمتر. پس با دانستن یکی از این دو مؤلفه، میتوانیم وضعیت دیگری را دریابیم.
سازمان بینالمللی شفافیت که کشورهای جهان را از نظر شفافیت و مبارزه با فساد رتبه بندی میکند، ایران را در سال ۲۰۱۸ در بین ۱۸۰ کشور جهان در رتبه ۱۳۸ و بعد از کشورهایی چون لائوس، میانمار، پاراگوئه و گینه قرار داده است. در سالهای گذشته نیز با کم و بیش تغییری در همین وضعیت بودهایم. به موجب گزارش این سازمان، نبرد با فساد در منطقه خاورمیانه که ایران هم بخشی از آن است، در شرایط بدی قرار دارد. این سازمان، دلیل اصلی وجود چنین شرایطی را عدم توجه به حقوق شهروندی و قراردادهای اجتماعی بین دولتها و شهروندان دانسته است. خب ما در شرایطی هستیم که متاسفانه فساد در کشورمان نهادینه شده است و روزی نیست که پرده از یک فساد بزرگ برداشته نشود. نکته بدتر این که شاهد بروز فساد از جانب بستگان و آشنایان دولتمردان و نیز خود دولتمردان هستیم، یعنی کسانی که خود باید پرچمدار مبارزه با فساد باشند! روزی نیست که از فساد در یک مؤسسه مالی و اعتباری و قرضالحسنه پرده برداری نشود و شرایط به گونه ای شده است که عده ای به این نتیجه رسیده اند که برای این که یک بانک را بزنند باید بانک بزنند!
به راستی چرا چنین شده است؟ باید آن روی سکه را دید. فساد بالا نشان از شفافیت پایین دارد. اگر تن به شفافیت داده نشود، فساد کم نمیشود. متاسفانه عزمی هم برای افزایش شفافیت دیده نمیشود. به عنوان یک نمونه عینی، به الزام قانونی دولتمردان به اعلام داراییهایشان نگاه کنید. بعد از گذشت این همه سال آیا واقعا اجرایی شده است؛ حتی توسط نمایندگان مجلسی که خود آن را تصویب کرده اند؟ می بینیم که به جای افشای داراییهای خود به بحث در باره این که این کار به مصلحت نیست میپردازند؟
برای شفافیت باید هزینههای سنگین پرداخت کرد.باید فرهنگ سازی کرد، قوانین سفت و سخت تصویب کرد و آنها را اجرا کرد. تا وقتی که می بینیم که دست یک شهروند عادی را برای یک دزدی کوچک قطع می کنند ولی یک فاسد اقتصادی را برای فساد و اخلال در نظام اقتصادی کشور به چند سال حبس محکوم میکنیم، به نظر بنده عزم جدی برای مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت وجود ندارد. خب این وضع فعلی کشور ماست. لازمه کاهش فساد، افزایش شفافیت است.
حال به حسابداری و حسابرسی و نقش آن در کاهش فساد و ایجاد شفافیت بپردازیم. به طور آرمانی، حسابداران با ارایه اطلاعات در مورد وضعیت مالی و نتایج عملیات و جریانهای نقدی اشخاص به این شفافیت کمک میکنند. به طور آرمانی، حسابرسان نیز با حسابرسی این اطلاعات و اظهار نظر نسبت به این اطلاعات، اطمینان بخشی میکنند.
پس چرا چنین است؟ به نظر میرسد که دامنه فساد به حدی گسترده است که نقش حسابداران و حسابرسان برای ایجاد شفافیت هم راه به جایی نمیبرد. بخش عمده ای از اقتصاد هم زیر زمینی است و اساسا اطلاعاتی از آنها ارایه نمیشود که بخواهیم در مورد شفافیت یا عدم شفافیت آن صحبت کنیم و در پله بعدی، آن را حسابرسی کنیم. در همین حسابرسی نیم بندی هم که داریم، گوش شنوایی در مورد نکات مطرح شده توسط حسابرسان در گزارشات حسابرسی و پیگیری آن وجود ندارد. باید بگویم در کشور ما فرهنگ استفاده از حسابرسی نهادینه نشده است و اگر بخواهیم به حسابرسی به عنوان ابزاری برای افزایش شفافیت و کاهش فساد بنگریم، این وظیفه دولتمردان است که با وضع قوانین و مقررات بر گستره حوزه حسابداری بیفزایند و از حسابرسان حمایت کنند. ناگفته نماند که حسابرسان نیز باید به کیفیت کار حسابرسی خود توجه کنند. یکی از مواردی که به نظر به میزان زیادی بر کیفیت حسابرسی در کشورمان تاثیر گذار است، مسئله حق الزحمه حسابرسان است که باید دولتمردان فکری به حال آن بکنند. تا زمانی که نرخ حق الزحمه ساعتی یک مدیر حسابرسی کمتر از نرخ یک ساعت کرایه آژانس است، چه انتظاری از حسابرس برای ارتقای شفافیت میتوانیم داشته باشیم؟
پس بیاییم واقع گرا باشیم. در حوزه حسابرسی باید شاهد پشتیبانی دولتمردان از حرفه حسابرسی باشیم. این کار از طریق افزایش ضریب نفوذ حسابرسی، استفاده از خدمات متنوع آن از سوی دولتمردان و حمایت هم جانبه آنان از حرفه حسابرسی صورت خواهد پذیرفت. تا زمانی که دولتمردان در عمل قائل به نقش حسابرسان در شفافیت اطلاعات و کاهش فساد نباشند، راهبهجایی نخواهیم برد.
البته در مورد بورس و شرکتهای بورسی، به شخصه عملکرد سازمان بورس و اوراق بهادار را در مورد شفافیت اطلاعات در حوزه ناشرین را قابل قبول می دانم و اگر سایر دستگاهها هم در همین اندازه به شفافیت اطلاعات کمک کنند، می توانم بگویم که شاهد کاهش قابل ملاحظه ای در فساد خواهیم بود.
- عباس وفادار-مدیر عامل موسسه حسابرسی آزمون پرداز ایران مشهود
- شماره۳۳۳ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۲و۴
نظر شما